سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس دانش را بجوید، [کوشش او [کفّاره گذشته اش باشد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

پرنده ابی

کیستی؟ معشوق دیرین منی

کیستی؟ رویای شیرین منی

این تویی آنکس که بندی بسته ام

ازنگاه او به قلب خسته ام

آنکه رنجوریم رنجوریش بود

و آنکه خاموشیم، مهجوریش بود

آنکه می خواند از نگاهم راز دل

وز لب خاموش من، آواز دل

آنکه جان من به جانش بسته بود

غیر من، از عالمی بگسسته بود

این تویی، آنکس که شبهای دراز

با دل پرمهر من، می گفت راز

آنکه بی من غیر من، فکری نداشت

آنکه جز نام منم، ذکری نداشت

هستی من بود و مستی بخش من

روح و جان ما یکی بود و دو تن

بود جانش بافته با تار من

مایهء امید او، دیدار من

گر لب من لحظه ای خاموش بود

سینهء پرمهر او در جوش بود

در شب او، نور پاک ماه من

آتش دل،من شرار آه، من

آنکه پا تا سر محبت بود و بس

یا ز من غافل نمی شد یک نفس

کیستی؟ دریای گوهرزای من

کیستی؟ در عاشقی رسوای من

راستی اینها همان چشمان اوست

آن دو مست دلربای فتنه جوست

پس خداوندا صفای آن کجاست؟

وان نگاه آشنای آن کجاست؟

این همان لبهای عطرآگین اوست

جام مستی آور شیرین اوست

قند تکراری من قندش چه شد؟

پس خدایا ناز و لبخندش چه شد؟

نازنینم از دورویی ننگ داشت

کی دروی سینه قلبی سنگ داشت؟

هر کسی گر شد شبیه یار من

کی شناسد این دل بیمار من؟

کیستی؟ ناآشنایی او نه ای

راستی گر نیستی او، پس که ای؟!

ای خدا اوی من این دیوانه نیست

اوی من با قلب من بیگانه نیست

ای خدا یا باز ده او را به من

یا ز جا بیناد امیدم بکن ...

 




محمدجوادقانع ::: شنبه 87/4/8::: ساعت 10:55 صبح

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 2


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :9473
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
محمدجوادقانع
این وبلاگ راتقدیم می کنم به همسرعزیزومهربانم زهراکلانتری که همیشه پرنده ابی زندگیم بوده ...
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<